چگونه ازجهان سوم به جهان چهارم سقوط کنیم!
دو یا سه هفته گذشته، هنری مینتزبرگ[۱] که یکی از بزرگ ترین متفکران حوزهی مدیریت است و از قضای روزگار استاد راهنمای من در دوره دکتری از من خواست تا مطلبی را که باهم بر روی آن کار کرده بودیم قبل از اینکه به زبان انگلیسی چاپ شود به زبان فارسی دریکی از مجلههای ایرانی چاپ کنم. از آنجایی که از وقتی ما باهم کار میکنیم بسیار از من درباره ی سیاست و اقتصاد ایران می شنود و کلا انسان دلسوزی است میخواهد هرطور شده به کشورهای دیگر کمک کند حتی اگر با نوشتن یک مطلب باشد. خلاصه سرتان را درد نیاورم به نظرم آمد با توجه به ماهیت اقتصادی- سیاستی مطلب، یکی از روزنامههای سرشناس اقتصادی کشور را محل مناسبی برای انتشار آن یافتم. با کمک دوستان بسیار خوبم در دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف به بزرگوارانی که دست اندرکار بودند در روزنامه دسترسی پیدا کردیم و از آنها درخواست کردم که در صورت تمایل مطلب را چاپ نمایند. برای اینکه اطمینان حاصل شود که مطلب نوشته خود هنری مینتزبرگ است من ایمیلی تنظیم کرده و طی آن هنری مینتزبرگ صحت موضوع را برای دوستان تایید نمود و زمانی از سوی دوستان برای انتشار مطلب به هنری مینتزبرگ اعلام شد.
در روز موعود با چک کردن سایت روزنامه مذکور متوجه شدم که مطلب کار نشده است و کسی هم با ما تماسی نگرفته است در این خصوص. از فردی که ایشان در ارتباط بودم جویا شدم که خوب اجباری که در کار نبوده است چرا مطلب به چاپ نرسیده حداقل توضیحی در این خصوص با ما بدهید. و دیگر جوابی دریافت نکردیم….
این چه ارتباطی با جهان سوم بودن و جهان سوم ماندن دارد؟
وقتی تحت هیچ فشاری قولی را دادیم و مسئولیتی را پذیرفتیم، حتی اگر اتفاقاتی خارج از توان و کنترل ما افتاد که نمیتوانستیم به وعده خود پایبند بمانیم حداقل کار ممکن پذیرفتن اشتباه و گفت و گو و انتقال مطلب به طرف مقابل است! صداقت و شفافیت یکی از اصولی است که به ندرت در لایه های مختلف کشور دیده میشود. در خیلی از موارد عدم شفافیت و صدافت را با مصلحت توجیه میکنیم اما بدانیم این مصلحت تمامی روابط ما چه روابط بین الملل و چه روابط با خودمان باشد را تخریب میکند و در بلند مدت هیچ سرمایه ی اجتماعی برایمان باقی نخواهد ماند.
در وضعیت نا بسامان تحریمها و روابط تیره و تار اقتصادی و سیاسی با کشورهای دنیا، وقتی یک انسان بی طرف و تاثیرگذار دست دوستی به سوی ما دراز میکند دستش را با ساتور قطع میکنیم از ترس اینکه مبادا توطئهای در کار باشد یا اینکه مصلحتی زیر پا گذاشته شود! و اینگونه میشود که وقتی با این روند دست همه را سالیان سال قطع نماییم، وقتی دست یاری بلند کنیم کسی پاسخی به ما نخواهد داد. همه انسان ها دشمنی را که شمیر نشان میدهد ترجیح میدهند به دوستی که دست پر از عسلت را گاز میگیرد. خلاصه اینکه دست هنری مینتزبرگ را گاز گرفتیم!
و اینگونه میشود که در یک چرخه ی منفی، مکانیزم هایی را که شاید میتوانست همراهیمان کند تا از بحران خارج شویم، یکی پس از دیگری از بین میبریم و اگر جا داشت به جهان چهارم سقوط میکنیم!
مطلب اصلی مینتزبرگ را از اینجا ببینید.
[۱] مینتزبرگ استاد دانشگاه مک گیل، متفکر مشهور و دگر اندیش دنیای مدیریت است که به تعبیر تام پیترز، نویسندۀ کتاب بسیار پرفروشِ «در جستجوی تعالی (شاید پرفروشترین کتاب تاریخ حوزۀ مدیریت)»: «اغراق نیست اگر بگوییم، برجسته ترین متفکر حوزۀ مدیریت است». از طرف دیگر، مؤسسۀ Thinkers50 که به نوعی جایزۀ اسکار حوزۀ مدیریت، استراتژی و رهبری محسوب میشود و هر دو سال یکبار به انتخاب ۵۰ متفکر برتر حوزه های فوق میپردازد، مینتزبرگ را سومین متفکری دانسته است که تفکرات او توانسته دنیای بیزینس را تحت تاثیر خود قرار دهد، مینتزبرگ، در طول چند دهه فعالیتهای آکادمیک خود، کتابهای بسیار مهم و بسیار پرارجاعی را به نگارش درآورده است. اولین کتاب او با عنوان «ماهیت شغل مدیریتی» به قدری مورد استقبال جامعۀ آکادمیک قرار گرفت که همان سال مفتخر به دریافت عنوان کتاب سال Academy of Management (معتبرترین محفل محققان آکادمیک حوزۀ مدیریت) شد. چند سال بعد، یعنی در سال ۱۹۹۴، مینتزبرگ کتاب بسیار جنجالی خود در مورد برنامه ریزی استراتژیک یعنی «ظهور و افول برنامه ریزی استراتژیک» را به نگارش درآورد. این کتاب، علاوه بر اینکه مجددا به عنوان کتاب سال Academy of Management انتخاب شد، جنجال بسیاری نیز به پا کرد چراکه او در این کتاب، به جنگ مستقیم با پرکاربردترین رویکرد و ابزار مورد استفاده در آن سالها یعنی برنامه ریزی استراتژیک رفته بود.
مینتزبرگ، در دو دهۀ اخیر فعالیت آکادمیک خود را دو چندان کرده است. و از جمله مهمترین آثار او در دو سال اخیر میتوان به دو کتاب خاص اشاره کرد کتاب اول، «مدیریت نظام سلامت» در سال ۲۰۱۷ است. او در این کتاب بسیار جذاب، تلاش بسیاری نموده است تا دریچه ای جدید پیش روی بازیگران نظام سلامت، بگشاید. و کتاب دوم، کتاب «قصه های شب برای مدیران» است که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و کتابی جذاب، کم نظیر و پرطرفدار در میان مدیران با تجربه است.
درباره این مطلب دیدگاهی بنویسید...